------------------------------------------------------------------------------------
من میگم : ما باید همه چیز رو تو این دنیا تجربه کنیم ، تکرار و تاکید میکنم ” همه چیز رو “ ، بعضی وقتها فکر میکنم مگه ما چقدر زندهاییم ، چقدر عمر میکنیم که بخواییم اینقدر خودمون و محدود کنیم ...
یه عزیزی میگه : این و نگو ... ! ما باید فقط اون چیزهای خوب و تجربه کنیم ...
اما من میپرسم : تا زمانی که خودمون به این نتیجه نرسیدیم که کدوم خوبه ، کدوم بده ، چطور میتونیم اینها رو از هم تشخیص بدیم ؟!
اون میگه : از تجربه دیگران استفاده میکنیم ...
من میگم : آخه تا کِی همش یک نفر مثل پدر ، مادر ، معلم یا حتی یه دوست باید بهمون بگه این خوبه ، اون بده ، این راسته ، اون کجه ، این داغه ، اون سرده ... ، بذار یه مرتبه دستمون با آتیش بسوزه تا هرگز یادمون نره ... بذار تجربه کنیم ...
دنیا پر از این خوبیها و بدیها ، زشتیها و زیباییهاست ، پر از سیاهی و سپیدی ... و من میخوام همشون و لمس کنم ، ببینم ... بشنوم !
البته استثنا همیشه وجود داره ، بعضی چیزها ذاتا“ بد هستن ، ذاتا“ کثیفن ، مثل اعتیاد و ... که البته از بحث ما خارجه .
میدونی ... میخوام دنیا رو تجربه کنم ، میخوام پَر زدن رو تجربه کنم ، میخوام دوست داشتن رو امتحان کنم ، میخوام دیوونه بشم ، میخوام دیوونه بودن رو هم تجربه کنم ، میخوام ... میخوام بد باشم ! میخوام هزار رنگ باشم ، میخوام عاشق باشم ، میخوام ساده باشم ، میخوام زندگی رو تجربه کنم ، همونطور که الان دارم ابر بودن ، یه ابرخاکستری بیبارون بودن رو تجربه میکنم ...
میخوام دل بزنم به دریا ...